جدول جو
جدول جو

معنی حسین کلابی - جستجوی لغت در جدول جو

حسین کلابی(حُ سَ نِ کِ)
ابن عبدالرحیم بن ولید بن عثمان بن جعفر کلابی معروف به ابن ابی الزلازل شاعر لغت شناس عرب. او راست: ’انواع الاسجاع’. وی در رمضان 354 هجری قمری 965/ میلادی درگذشت. (معجم المؤلفین ازالوافی بالوفیات ج 11 ص 89) (معجم الادباء ج 1 ص 118)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

کلابی. ابن عمرو بن معاویه بن عمر بن کلاب. (عیون الاخبار ج 1 ص 181 و 182)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ کَیْ یا)
ابن محمد بن علی کیالی (میکالی) ملقب به شهاب الدین فقیه بود. او راست: العمده در دعا. وی در 610 هجری قمری 1213/ میلادی میزیست. (معجم المؤلفین از اعیان الشیعه ج 27 ص 215)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ کَ کَ)
ابن احمد بن اسماعیل از فرمانروایان علوی طبرستان که در 251-253 هجری قمری حکومت کرده است. رجوع به علویان طبرستان شود
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ سَ)
ابن احمد بیهقی مکنی به ابوعلی. او راست: ’ولات خراسان’ و ’نتف الطرف’. (معجم الادباء ج 1 ص 118)
لغت نامه دهخدا
(حُ سِ طَ)
دهی است از دهستان خادۀ بخش دلفان شهرستان خرم آباد. ناحیه ای است واقع در 9هزارگزی خاور نورآباد وشش هزارگزی خاور راه خرم آباد به کرمانشاه. ناحیه ای است واقع در جلگه. سردسیر مالاریائی. دارای 90 تن سکنه میباشد. فارسی و لری زبانند. آب آن از رودخانه تأمین میشود. محصولات آنجا غلات، لبنیات. اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. راه مالرو است. ساکنین از طایفۀ کرمعلی هستند. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(لِ)
حسین بن علی بن حسن بن حسن بن علی بن ابیطالب. از سادات بزرگوار و دلاور است. وی نزد مهدی عباسی آمد و مهدی چهل هزار دینار به او بخشید، ولی طالبی همه آن مبلغ را در بغداد و کوفه به مردم بذل و بخشش کرد. آنگاه از هادی رفتاری دید که مایۀ خشم او شد و از این رو به مخالفت با وی برخاست و در مدینه خروج کرد ومردم درباره اینکه کتاب و سنت مخصوص مرتضی از خاندان محمد است با او بیعت بستند، هادی در نتیجۀ این قیام تنی چند از سرداران لشکر خویش را بکشتن او مأمور کرد و آنان با وی جنگیدند و وی را به قتل رسانیدند (169 هجری قمری) و سر او را نزد هادی بردند، ولی هادی محزون و متأسف گردید. (از الاعلام زرکلی ج 1 ص 253)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ بَ)
ابن طالب بن عباس بن ابراهیم بن حسین بن عباس بن حسن بن عباس بن حسن بن محمدعلی بلاغی ربعی کاظمی شاعر نجفی. درگذشتۀ 1320 هجری قمری 1902/ میلادی (معجم المؤلفین ج 4 ص 13)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ حَ لَ)
ابن عمر بن حسن بن عمر بن حبیب حلبی ملقب به شرف الدین در جمادی دوم 712 هجری قمری / 1312 میلادی متولد و در حلب 777 هجری قمری / 1376 میلادی درگذشت. او راست: ’الفهرست’ و ’المشیخه’. (معجم المؤلفین از شذرات الذهب ج 6 ص 351)
ابن حبیب ملقب به بدرالدین. درگذشتۀ779 هجری قمری او راست: فصول الربیع. (کشف الظنون)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ چَ لَ)
ابن عبدالله ادنه وی حنفی ملقب به آلی. او راست: ’عقود الجمان’ و ’لجه اللغات’ و جز آن و در 1050 هجری قمری 1640/ میلادی درگذشت. (هدیه العارفین ج 1 ص 322 و معجم المؤلفین)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ)
ابن محمد بن فخربن علی ملقب به کمال الدین لاری. او راست: شرح رساله ’الحوراء و الزوراء’ که در 918 هجری قمری 1512/ میلادی تألیف کرده است. (کشف الظنون) (معجم المؤلفین) (هدیهالعارفین ج 1 ص 317) (ذریعه ج 13 ص 303) (روضات 161)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ کُ تُ)
ابن عبدالله یمین شاعر. دیوان شعر دارد. و در 1152 هجری قمری 1730/ میلادی زنده بوده است. (معجم المؤلفین)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ جُلْ لا)
ابن احمد بن محمد طبری بغدادی شافعی. فقیه، درگذشتۀ 375 هجری قمری او راست: ’المدخل فی الجدل’. (هدیهالعارفین ج 1 ص 271)
لغت نامه دهخدا
(کَ بی ی)
حسن بن علی الکلبی. اولین امیر از امرای کلبیین در صقلیه (سیسیل). او نخست فرمانده سپاه منصورالفاطمی (صاحب افریقیه) بود. آنگاه در سال 336 به ولایت جزیره صقلیه رسیدو شورش گروهی از مردم جزیره را بشدت منکوب و مردم را از خود بیمناک ساخت. در دوران او پادشاه روم تصمیم به استیلای خود در این جزیره گرفت و حسن آمادۀ جنگ گردید و منصور او را به 7000 سوار و 3500 تن پیاده یاری داد و پس از جنگ لشکر روم منهزم گشت و ریو مسخر گردید و حسن در آنجا مسجدی ساخت و از آنجا بازگشت و تا وفات منصور به سال 341 هجری قمری از این جزیره خارج نشد آنگاه معز بعد از منصور به قدرت رسید او کمی در صقلیه ماند و سپس امارت جزیره را به پسرش احمد داد و خود در مهدیه (افریقیه) اقامت گزید و تا زنده بود از خواص معز به شمار می آمد. (از اعلام زرکلی ج 1 ص 232)
ابن علی. نخستین امیر از امراء کلبی جزیره صقلیه (سیسیل). وی در آغاز از اسیران لشکر منصور فاطمی بود و از طرف وی در336 هجری قمری حاکم سیسیل شد و شورش مردم را با زور فرونشاند. پس قسطنطین پادشاه روم ناوگان دریایی به جنگ او فرستاد. منصور فاطمی ناوگانی که دارای 7 هزار سوار و سه هزاروپانصد پیاده بود به کمک او فرستاد و بر روم پیروز شد و ’ریو’ و ’کالابریه’ را در ایتالیا بگرفت و در شهر ریو مسجدی بساخت و پس از مرگ منصور در341 هجری قمری فرزند خود احمد را بجای خویش نشانید و خود در مهدیه در افریقا بزیست و از نزدیکان معز فاطمی بود تا در 350 هجری قمری درگذشت. (زرکلی چ 1 ص 232)
لغت نامه دهخدا